این روزها نوشتنم نمی آید…. بیشتر حرف زدنم می آید…
گاهی هم گریه کردنم می آید….
خدای مهربانم…
دوستی اشکهایم را دید و گفت که ذکر حسبناالله بگویم…..
من اشک ریختم و ذکر حسبناالله گفتم و ناگهان اشکهایم خشک شد….
و ناگهان دلم گرم شد و به یاد آوردم که تو کافی هستی ….
و چیزی بیش از کافی هستی….
الهی زندگیم ….
مشکلاتم و تمام وجودم را به تو می سپارم و دلم قرص می شود….
بزرگترین شکرهای زندگیم برای بودن توست.
[شنبه 1394-11-03] [ 05:37:00 ب.ظ ]